از اونيكه رفته نبايد رنجشي به دل گرفت.

آنكه دوستش داريم همه گونه حقي بر ما دارد ،

حتي حق آنكه ديگر دوستمان نداشته باشد.

نميتوان از او رنجشي به دل گرفت بلكه

بايد تنها از خود رنجيد كه چرا بايد آنقدر

«شايسته ي» محبت نباشيم كه عشقمان

ما را تررررك كند.....

البته گاهي از بي لياقتي اونه كه بخاطرنه

گفتن به يه هوس زود گذرش پس زده ميشيم.

وقتي كه وارد يه رابطه ميشي....

الكي اميدوارش نكن

الكي دل خوشش نكن

الكي بهش نگو رسيدي خونه زنگ بزن

الكي اسمشو صدا نكن كه طرف بگه جوووونم

الكي هي بهش نگو عشق من ، زندگي من....

اون داره حرفاتو باور مي كنه

لعنتي وقتي ميري داغون ميشه

ميفهمي ؟؟؟؟؟داغووون

درد دارد وقتي مي رود و همه مي گويند :

دوستت نداشت !!!!!

 و تو نتوني به همه ثابت كني كه هر شب با

«عاشقانه هايش» خوابت مي كرد.......

واقعا درد داره

چقدر سخته تو هق هق گريه هات نفس كم بياري و

و عشقت به يكي ديگه بگه نفسم ...!!!!!

شايد سالها بعد در گذر جاده ها ، بي تفاوت از كنار هم

بگذريم و بگوييم :

«آن غريبه چقدر شبيه خاطراتم بود....»

هميشه اوني كه مي تونه آرومت كنه ،به طرز عجيبي

« داغونت مي كنه....»

اسمش نه عشقه ، نه علاقه و نه حتي عادت !!!!

حماقت محضه دلتنگ كسي باشي كه

« دلش با تو نيست »

يه روزي يه نفر وارد زندگيتون ميشه وشما از همه ي

اونايي كه تنها گذاشتنتون و رفتن ،به خاطر رفتنشون

با تمام وجود تشكر مي كنيد....

هر وقت ياد گرفتي قرار نيست با هر زن يا دختري

كه دوست شدي ،به رختخواب بري !!!!

هر وقت ياد گرفتي بدون توقع دوستي كني !!!!

هر وقت ياد گرفتي و فهميدي هر كسي كه دوستت شد،

 دوست دخترت نيست و براي جواب سلامش بايد 

به يه عليك محترمانه فكر كني نه به پيدا كردن يك

«« مكان خالي »»

اونوقت ميشه اسمت رو مرد گذاشت بهت اعتماد كرد.....

««مختص شخص خاص»» 

کاش منم گاهی مرد بودم !!!

میشد تنهائیم رو به خیابون ببرم ،

سیگاری دود کنم و

نگران نگاه های مردم نباشم .

......

کاش منم گاهی مرد بودم !!!

میشد شادی ام رو تو کوچه ها بریزم ....

با صدای بلند بخندم ،

و هیچ ماشینی برای سوار کردنم ترمز نکند ......

خدايااااا ،اين روزا خيلي تنهام !!!

بيا با هم قدم بزنيم .

سيگار از من ،بارون از تو......

روياهايم را در كنار كساني گذرانده بودم كه نبودند .

همراه كساني بودم كه همراهم نبودند .

وسيله كساني بودم كه هرگز آنها را وسيله قرار ندادم .

دلم را كساني شكستن كه هرگز قصد شكستن

دلشان را نداشتم .

وتو چه ميداني كه عشق چيست ؟؟؟؟

عشق سكوتيست در برابر همه اين ها ....!!!

در زندگي

هر كسي رو كه دوست بداري از او ضعيف تري

زيرا براي «راضي نگه داشتنش»

حاضري دست به هر كار اشتباهي بزني.....

خدايااااااااا.....

كسي كه «قسمت» ما نيست رو سر راهمون قرار نده كه

 شب هاي «دلتنگيش» براي ما باشه و روزهاي 

«خوشيش» براي ديگري .......

هر موقع خواستي از كسي جدا بشي يادت نره

بهترين كار اينه كه بهش بگي براي هميشه خداحافظ .

شايد طرف مقابلت ناراحت بشه و قلبش بشكنه

ولي بهتر از اينه كه منتظرت بمونه .....!!!

انقدر دلم برات تنگ شده كه اگه بفهمي ،

خودت از اين لجبازي و نبودنت

خجالت ميكشي ديوونه .

براي "خيانت" هزار راه هست .

اما هيچكدوم به اندازه "تظاهر" به دوست داشتن

كثيف نيست !!!!

من رفتم و تو فقط گفتي برو به ....... !!!!

مدتهاست كه بي تابم ، بي تاب بازگشتت و كلام آخرت .

راستتتتتتتتتي ......

به سلامتيت بود يا به جهنم ؟؟؟؟؟؟

کسی که احساسات تو رو به بازی میگیره و

تنهات میذاره ، مطمئن باش چند

قدم اون ور تر داره زیر پای

کسی دیگه له میشه .

شک نکن

چه احساس بدیست ،

وقتی با تمام وجود کسی رو دوست داری و

او برای دیدن قلبت

میخواهد دکمه های لباست را باز کند .....

حالا كه رفته اي

ساعت ها به اين مي انديشم كه

چرا زنده ام هنوز؟؟؟؟؟؟

مگه نگفته بودم بي تو ميميرم؟؟؟؟

خدا يادش رفته مرا بكشد ،

يا تو قرار است برگردي؟؟؟؟

لحظه ها را گذرانديم تا به خوشبختي برسيم ....

غافل از آنكه ،خوشبختي همان لحظه هايي بود كه گذرانديم .

امروز 6 آذر 1391

تولدم مبارك  

این بار اگر زن زیبایی رو دیدید ، هوس رو زنده به گور

کنید و خدا رو شکر کنید واسه خلق این زیبایی .

زیر باران اگر دختری رو سوار کردید ، جای

شماره به او امنیت بدید .

او را به مقصد مورد نظرش برسانید ،

نه به مقصد مورد نظرتان .

در تاکسی خودتون رو به در بچسبونین ،نه به اون .

بذارید زن ایرانی وقتی مرد ایرانی رو در کوچه خلوت

میبینه ، احساس امنیت کنه نه ترس .

بیاید فارغ از جنسیت دختر و پسری ،

یکم مرد باشیم .

در نهان به آناني دل ميبنديم كه ،

دوستمان ندارند.

و در آشكار از آناني كه دوستمان دارند ،غافليم.

شايد اين است دليل تنهاييمان !!!!

در كودكي .........

در كدام بازي راهت ندادند

كه امروز ،آنقدر ديوانه وار

تشنه " بازي كردن " با آدم هايي ؟؟؟؟

واقعا درد داره كه بفهمي

اوني كه تو خيالته ، بي خيالته .

خدااييييييييييييا

به تو ميسپارمش ...!!!

اما يه خواهشي ازت دارم !!!!!

يه روزي .... يه جايي .... بغل يه غريبه

" مست ، مست "

بد جوري ياد من بندازيش ......

بد جوووووووور .

میدونی بزرگترین درد دنیا چیه ؟؟؟؟؟

اینه که بفهمی پناه لحظه هات یه پناهگاه دیگه داره ...!!!

درد یک پنجره را ، پنجره ها میفهمند

معنی کور شدن را گره ها میفهمند .

سخت است بالا بروی ساده بیایی پایین

قصه ی تلخ مرا سرسره ها میفهمند .

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن

چشم ها بیشتر از حنجره ها میفهمند ...... !!!

وقتی گلدون خونمون شکست .......

پدرم گفت : قسمت این بود .

مادرم گفت : حیف شد .

خواهرم گفت : قشنگ بود .

برادرم گفت : کاشکی دو تا داشتیم .

اما

وقتی دل من شکست .......

هیچ کسی به فکرش نبود !!!!!!  

حواسمون باشه به دل آدما !!!

شیشه نیست که روی اونا "ها" کنیم 

بعد با انگشت قلب بکشیم

بعد وایسیم آب شدنشو نگاه کنیم و کلی هم کیف کنیم ،

رو شیشه نازک دل آدما اگه قلبی کشیدی

باید مردونه پاش وایسی

مردونه ی مردونه .

پس پاش وایسا تا پات وایسه ......

چرا آدما نمیدونن بعضی وقتا خداحافظ یعنی نذار برم

یعنی برم گردون ، سفت بغلم کن ، سرمو بچسبون

به سینت و بعد بگو

خداحافظ و زهر مار ، بی خود کردی میگی خدافظ

مگه میذارم بری !!! ، مگه الکیه ؟؟؟؟

چرا میذارن بری ؟؟؟

چرا نمیفهمن نمی خوای بری ؟؟؟

چرا نمیفهمن که می خوای نازتو بکشن ؟؟؟

چراااااااااا؟؟؟؟ 

گاه دلم می گیرد ، گاه زندگی سخت می شود ...

گاه تنها ، تنهایی آرامش می آورد !!!

گاه هوایت دیوانه ام می کند !!!

این"گاه ها" گهگاه تمام روز و شب من می شوند ...

آن وقت بغض راه گلویم را می گیرد !!!

درست مثل همین روز ها !!!

که تو نیستی و بی تو ....

لبانم را دوخته ام

مبادا بگویم "دوستت دارم"

که هر بار گفتم

تنهایی ام بزرگتر شد!!!

برای بعضی از درد ها نه می توان گریه کرد .....

نه می توان فریاد زد .....

نه می توان حرف زد .....

برای بعضی از درد ها .....

فقط می توان نگاه کرد و بی صدا شکست !!!!!!

بعضی حرف ها رو نمیشه گفت ..... باید خورد ......

ولی بعضی حرف ها رو نه میشه گفت .... نه میشه خورد

می مونه سر دل .....!

میشه دل تنگ .....!

میشه بغض .....!

میشه سکوت .....!

میشه تنهایی و هزاران آه .....!

میشه گریه های شبونه .....!

میشه همون وقتی که خودتم نمی دونی چه مرگته !!؟؟!!...

زمانه به من آموخت که :

دست دادن معنی رفاقت نیست.......

بوسیدن قول ماندن نیست ..........

و عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست......!

جدی میگم این همیشه یادتون بمونه

دردم این نیست که چرا اوعاشق

نیست .........

دردم این نیست که چرا معشوق

من از عشق تهی است .........

دردم این است که با این سردی ها

من چرا دل بستم ...!!!!!!!